به اصطلاح دژاوو زیاد برخورده ایم، اما نقطه مقابل آن یعنی ژامِی، وو چیست؟

به گزارش وبلاگ امین و کیوان، بیشتر ماها با آشناپنداری یا دژاوو Dejà Vu آشنا هستیم. هر کدام از ماها نخستین بار آن با این اصطلاح در جایی آشنا شده ایم. یکی در یک ترانه آن را شنیده، یکی در دیالوگ های یک فیلم آن را شنیده و افراد دیگر در یک رمان یا کتاب های مربوط به روانشناسی.

به اصطلاح دژاوو زیاد برخورده ایم، اما نقطه مقابل آن یعنی ژامِی، وو چیست؟

در فرانسوی دژاوو یعنی از از قبل دیده شده. این یک پدیده بسیار رایج است که احساس آشنایی را برمی انگیزد یا یک نوع احساس ضعیف تر از یک خاطره واقعی را.

دژاوو مانند یک خاطره مبهم از موقعیتی از گذشته است که رخ نداده. گویی چیزی که قبلا اتفاق افتاده، باز در حال رخ دادن در پیش چشم شماست.

روانشناسانی به نام های آلن اس. براون و الیزابت جی مارش در کتاب روانشناسی یادگیری می نویسند: به طور کلی، ما بیشتر اوقات تطابق کاملی بین شناخت عینی و ذهنی داریم. دژاوو یک عدم تطابق بین این دو است، تشخیص ذهنی مثبت در مقابل تشخیص عینی منفی.

البته در خصوص دژاوو ، افسانه های زیادی وجود دارد. مثلا بعضی آن را به خاطرات سرکوب شده نسبت می دهد، بعضی آن را نشانه تناسخ می دانند و بعضی هم می گویند کسی که زیاد دژاوو را تجربه کند توانایی پیشگویانه ماوراء طبیعی دارد. اما دانشمندان بر این باورند که این تجربه ناشی از اختلال موقت ادراکی در مغز است.

اما در نقطه متضاد و مقابل آن، ژامِی-وو jamais vu قرار گرفته است که معنی آن هرگز ندیده نشده در فرانسه است.

آیا تا به حال با یک دوست صحبت نموده اید و ناگهان در یک لحظه، چهره او ناآشنا به نظر رسیده باشد؟ یا وارد اتاقی شده اید که خیلی به آن رفت و آمد داشته اید اما به طرز عجیبی غریبه به نظر می رسد؟

ژامِی-وو یا ناآشناپندازی آگاهی ذهنی منفی در مقابل آگاهی عینی مثبت است.

یک کاربر سایت ردیت در خصوص این حس خود نوشته:

یک بار از ایستگاه اتوبوس همیشگی ام پیاده شدم تا به خانه بروم، اما به نظر می رسید که از اتوبوس در یک کشور خارجی، پیاده شده ام. تابلوهای خیابان، مکان و هیچ چیز را نمی شناختم. مجبور شدم از نقشه های گوگل استفاده کنم.

کاربری دیگری نوشته که این پدیده را هنگام ابتلا به میگرن تجربه می نماید، او نوشته است که یک بار دیگر در اتاق خوابش بوده و وقتی بیدار شده، مثل این می مانست که در آپارتمان غریبه ای ببرخاسته است، او چیزی را تشخیص نمی داده و عصبانی شده تا اینکه سگش به او نزدیک می گردد و متوجه می گردد که اگر سگ او را می شناسد، پس همه چیز خوب است.

محققان در مطالعه ای این موضوع را مورد آنالیز قرار دادند. آنها از داوطلبان خواستند که کلمات را بارها و بارها کپی نمایند و تا زمانی که احساس غریبی نمایند، کار را ادامه دهند. آنها در مقاله ای که در مجله Memory منتشر شده، نوشته اند: حدود دو سوم همه شرکت نمایندگان تجربیات ذهنی عجیب و غریبی را در طول کار گزارش کردند.

این آزمایش بعلاوه نشان داد که افرادی که اخیراً دژاوو را تجربه نموده اند، احتمالاً احساس ژامِی-وو یا پدیده ای مشابه هم داشتند.

دکتر کریس مولن، محقق حافظه در آزمایشگاه روانشناسی و شناخت عصبی در دانشگاه گرنوبل آلپ فرانسه، می گوید: کسانی که ژامِی-وو را تجربه نموده اند ممکن است آن را با از دست دادن حافظه کوتاه مدت اشتباه بگیرند، اما اینها کاملا متفاوت هستند. ژامِی-وو احساس ناآشنایی با چیزی است که گم نشده یا فراموش نشده است.

یکی از نمونه های ناآشناپندازی ژامِی-وو زمانی است که به شخصی بسیار آشنا - مانند پدرتان - نگاه می کنید و ناگهان ویژگی های او را تازه یا غیرعادی می یابید. مولن شرح می دهد که او حتی ممکن است غریبه به نظر برسد، اما در عین حال، شما می دانید که او پدر شماست و نه کسی که خودش را جای او جا زده است. (این یک تمایز مهم است که بعداً در خصوص آن صحبت خواهیم کرد.)

این احساس عجیب و غریب فقط لحظه ای است و فقط چند ثانیه یا چند دقیقه قبل از از بین رفتنش، طول می کشد. ممکن است به وسیله شخصی که آن را تجربه می نماید رد گردد زیرا شرح دادن آن برای شخص دیگری ممکن است با شک و تردید روبرو گردد.

ژامِی-وو وارد فرهنگ عمومی و پاپ هم شده. مثلا در فیلم رستاخیزهای ماتریکس، از دژاوو و ژامِی-وو به عنوان اشکال هایی در ماتریکس می گردد. گروه کی پاپ BTS نیز آهنگی به نام Jamais Vu دارد.

بعضی تحقیقات نشان می دهند که لوب گیجگاهی در مغز ممکن است در ایجاد ژامِی-وو نقش داشته باشد، زیرا این بخش بزرگ مغز نقش بزرگی در حافظه و حتی تشخیص چهره دارد.

تحقیقات قبلی نشان داده است که افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی اغلب گزارش می دهند که دژاوو و به طور معمول و ژامِی-وو را درست قبل از تشنج تجربه نموده اند. بعضی از افرادی که دارای علائم میگرن کلاسیک هستند نیز احساسات مرتبط با ژامِی-وو را به عنوان بخشی از هاله میگرن یا یک علامت هشدار دهنده قبل از آغاز سردرد گزارش نموده اند.

وجود دوره های کمی از ژامِی-وو ، نباید باعث نگرانی شما باشد. به صورت متناقض در آدم های پیر سالم، اندازه دژاوو کاهش می یابد.

اما در همینجا بد نیست به یک پدیده دیگر که ممکن است بعضی تصور نمایند مترادف ژامِی-وو است، اشاره کنم:

توهم یا نشانگان کاپگراس

نشانگان کاپگراس، نشانه ای از اسکیزوفرنی است که در آن شخصی معتقد است یک فرد یا مکان آشنا با نمونه بدل بسیار دقیقی از آن جانشین شده است.

فیلم همسران استپفورد با بازی نیکول کیدمن و متیو برادریک را دیده اید؟ داستان این فیلم که نوشته آیرا لوین بر همین پایه بنا نهاده شده است.

اگر به ژامِی-وو مبتلا شده ام، باید نگران ابتلا به اسکیزوفرنی باشم؟

ژامِی-وو لحظه ای است و کسی که آن را تجربه می نماید معتقد نیست که فردی که ناآشنا به نظر می رسد، یک فریبکار است.

حتی باید نگران ابتلا به آلزایمر شویم. همه چیزهایی را هر از چند گاهی فراموش می نمایند.

تنها در صورتی که دوره های ژامِی-وو بیش از حد تکرار شوند و تاثیر منفی بر زندگی بگذارند باید آنالیز پزشکی انجام گردد.

جالب است که این اصطلاح را هم بشناسید: دژاوکو - deja vécu

دژاوکو، احساسی دائمی دژاوو است که در آن فرد احساس می نماید قبلاً مجموعه ای از رویدادها را تجربه نموده.

مولن می گوید: ما فکر می کنیم دژاوو، جامایس وو و دژاوکو همه به هم مرتبط هستند. اما علت علمی زیادی برای این ایده وجود ندارد. او و دانشجویش -گول زارین- قصد دارند با جمع آوری تجارب فراشناختی خود به خودی از داوطلبان، آن را تغییر دهند.

آیا تجربه ای عجیب از دژاوو یا ژامِی-وو دارید که می خواهید به اشتراک بگذارید؟

منبع: یک پزشک

به "به اصطلاح دژاوو زیاد برخورده ایم، اما نقطه مقابل آن یعنی ژامِی، وو چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "به اصطلاح دژاوو زیاد برخورده ایم، اما نقطه مقابل آن یعنی ژامِی، وو چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید